باور یک فکراست که بسیار زیاد در زندگی فرد تکرار شده و توسط آن شخص یا به صورت خودآگاه و یا به صورت ناخدا گاه پذیرفته شده است. برای مثال من باور دارم دوستان خوب برای من پیدا نمیشود. درواقع این جمله فقط یک فکر نیست بلکه این جمله در ذهن من تبدیل به یک باور شده است. فکری که هزاران بار در ذهن من تکرار شود٬ تبدیل میشود به باور.
فرض کنید پدر و مادر من همیشه در ایجاد روابط دوستانه دچار مشکل بودند و دوستان مناسبی نداشتند یا روابط دوستانهی پایداری برقرار نمیکردند و یا دوستانی داشتند که ازانها سؤاستفاده میکردند و به پدر و مادر من نگاه ابزاری داشتند یا با افراد خودخواه و خودشیفته رابطه برقرار میکردند و …. . وقتی من به صورت مداوم شاهد اینگونه روابط باشم به این باور میرسم که دوست خوب وجود ندارد یا ایجاد روابط دوستانه خیلی سخت است و من نمیتوانم یک دوست خوب داشته باشم.
حال عکس این خانواده را در نظر بگیرید. فرض کنید من خانوادهای دارم که اخلاق بسیار خوبی دارند، درک بسیار بالایی نسبت به روابط دارند و توانستهاند دوستان بسیار زیادی را جذب کنند، روابط دوستانهی پایداری دارند و همیشه در خانه دربارهی روابط دوستیشان صحبت میکنند. برای مثال میگویند امروز با آقای محمدی بیرون رفتم، ازایشان خواستم کاری برایم انجام دهند و دوستم خیلی خوب آن کار را برای من انجام دادند. خیلی بامعرفت هستند و من خوشحالم که همچین دوست و رابطهی دوستانهی خوبی دارم و یا میگویند من همیشه دوستان خوب و بامعرفتی داشتهام و در ایجاد روابط دوستی خود موفق بودهام.
وقتی من اینگونه روابط را میبینم به این نتیجه میرسم که ایجاد روابط دوستانه کار خیلی سختی نیست و من هم میتوانم روابط خیلی خوبی داشته باشم.
شاید بهتر باشد برای شناختن کامل باور٬ کمی هم در مورد فکر و ارتعاش صحبت کنیم؟
هر انسانی در هر لحظهای در حال فکر کردن است. یعنی همین الان که من دارم برای شما این مقاله را مینویسم٬ در حال فکر کردن به این موضوع هستم و شما که در حال خواندن این مقاله هستید٬ در حال فکر کردن به این موضوع هستید. در هر لحظهای٬ ما در حال فکر کردن هستیم و هر کدام از فکرهای ما برای خود ارتعاشی را به جهان هستی میفرستند.
جهان ما از ماده تشکیل شده است و در حال حاضر٬ در فیزیک جدید٬ به این نتیجه رسیدهاند که هر مادهای از انرژی تشکیل شده است و در واقع یک ماده موج متراکم انرژی است. پس به نحوی دیگر میتوان گفت که جهان هستی از انرژی ساخته شده است. اگر به سراغ قطعات ریزتری که انرژی را تشکیل دادهاند برویم٬ به اتمها میرسند. اتمها کوچکترین بخش از جهان هستی هستند که تا چند وقت پیش دانشمندان میشناختند. وقتی که این اتمها را بشکافیم٬ اتمها از اجزای کوچکتری ساخته میشوند به نام٬ الکترون٬ پروتون و نوترون. اگر باز هم این موارد را بشکافیم به تارها میرسیم. این تارها که ریسمان هم آنها را نامگذاری میکنند٬ در واقع ریسمانها٬ طنابهای کوچکی هستند که در حال ارتعاشاند. پس وقتی که هر اتمی از ارتعاش ساخته شده باشد٬ جهان هستی هم از ارتعاش ساخته شده است.
موضوعی که اینجا بسیار مهم است این است که مواردی که همارتعاش باشند٬ به کنار هم میروند.
یادتان هست که در مورد فکر صحبت کردیم و گفتیم که هر انسانی٬ در هر لحظه در حال فکر کردن است؟ این فکرهای ما هم از جنس ارتعاش هستند و در واقع ما در هر لحظه در حال فرستادن یک ارتعاش هستیم و این ارتعاشات اگر زیاد تکرار شوند٬ تبدیل میشوند به باور و ارتعاشی بسیار قدرتمند میگیرند. اگر بخواهیم باور را با تعارفی که الان کردیم معنی کنیم٬ میتوانیم بگوییم باور یک عادت ارتعاشی است. یعنی ارتعاشی که بسیار زیاد تکرار شده است.
اگر موضوعی با باورهای ما تناقض داشته باشد٬ ما نمیتوانیم آن موضوع را باور کنیم. یعنی ما حرفهایی را میتوانیم بپذیریم که با باورهایی که ما داریم٬ همخوانی داشته باشند. بهتر است این موضوع را با یک مثال توضیح دهیم.
برای مثال شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که یک موضوع خارقالعاده را برای دوستتان تعریف میکنید و او با شنیدن این موضوع خیلی تعجب میکند. مثلاً میگویید من شخصی را میشناسم که ماهیانه درآمدی در حدود یک میلیارد تومان دارد. دوستتان تعجب میکند و میگوید مگ چنین چیزی امکان دارد؟ اصلاً چنین چیزی امکانپذیر نیست. چرا دوستتان این موضوع را قبول نمیکند؟ چون او برای مثال٬ ماهیانه ۳ میلیون تومان در میآورد و تا به حال فردی را ندیده است که ماهیانه یک میلیارد تومان درآمد داشته باشد. پس او نمیتواند این موضوع را باور کند و برای همین این موضوع را از شما نمیپذیرد.
حالا اگر دوستتان مدام چنین افرادی را ببیند و بشنود که کسانی هستند که ماهیانه درآمد خیلی زیادی کسب میکنند آرامآرام این موضوع برایش عادی میشود و به این باور میرسد که افرادی هستند که ماهیانه یک میلیارد درآمد دارند.
شاید شما براین باور باشید که فرد خوشصحبتی هستید. این خوشصحبت بودن از کجا نشات گرفته است؟ شاید شما در کودکی در حین صحبت کردن متوجه شدهاید که لحن خیلی خوبی دارید و خوب صحبت میکنید و دیگران هم مدام به شما گفتهاند که در صحبت کردن مهارت خوبی دارید و این آرامآرام تبدیل به یک باوردرذهن شما شده است. زمانی که این مسئله تبدیل به باور شود شما با همهی وجودتان این فکر را میپذیرید و اگر یک نفر به شما بگوید که بد صحبت میکنید و لحن بدی دارید شما توجه نمیکنید چون باور و ایمان دارید که شما خوشصحبت هستید. شما این ارتعاش را که من فرد خوشصحبتی هستم » را بسیار زیاد تکرار کردهاید و در نتیجه به این باور رسیدهاید. پس باورهای ما اینطور شکل میگیرند.
فرض کنید شخصی قصد دارد محصول جدیدی را بسازد. زمانی که محصول را به چند نفر ارائه میدهد٬ بازخورد بدی دریافت میکند و به او میگویند این محصول ارزش ندارد و به درد نمیخورد. این شخص ناامید میشود و ایده و طرح و محصول خود را کنارمیگذارد و به دنبال کارهای دیگر میرود. چرا این اتفاق رخ میدهد؟ زیرا این فرد به ایده و محصول خود باور ندارد و با دریافت چند بازخورد منفی انگیزهی خود را از دست میدهد.
اگر آقای ادیسون به حرفها و نظرات دیگران اهمیت میداد الان هیچ لامپی اختراع نشده بود زیرا خیلی از افراد کار و طرح او را مسخره میدانستند اما او به کار خود باور داشت و به نظرات دیگران اهمیت نمیداد.
هرچقدر باور شما قویتر باشد تأثیر باورهای مخالف بر آن باور کمتر است. پس باور فکری است که هزاران بار در زندگی شما تکرار شده است. برای مثال ده سال است که دیگران به شما میگویند چقدر آدم خوبی هستید و این در ذهن شما تبدیل به یک باور شده است و این باور زندگی شما را میسازد و همهی اتفاقاتی که در زندگیتان میافتد وابسته به همین باور است. برای مثال اگر باور داشته باشید که میتوانید روابط خیلی خوبی برقرار کنید، افرادی در مقابل شما قرار میگیرند که این باور را به شما ثابت میکنند و شما بهراحتی با آنها وارد رابطه میشوید. اما موضوعی که اهمیت دارد این است که شما به مرحله باور برسید٬ تا این اتفاق در زندگی شما بیوفتد.
اما اگر همیشه افرادی در مقابل شما قرارمیگیرند که شمارا مسخره میکنند مطمئن باشید به خاطر باوری است که شما نسبت به خودتان دارید. شما باور دارید که شاید من آدم خوبی نیستم. وقتی احساس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید این ارتعاش را به سمت دیگران و جهان هستی میفرستید وهرچقدر این باور قدرتمندتر شده باشد٬ ارتعاش قویتری دارد و دیگران راحتتر این ارتعاش را دریافت میکنند.
اتفاقاتی که در زندگی ما میافتد بازتابی ازافکارو باورهای ماست. یعنی اگر شخصی به شما پیشنهاد راهاندازی یک کار جدید را داد این درخواست٬ بازتاب افکاری است که شما قبلاً داشتهاید و یا اگر شما مدام در خیابان با افراد عصبانی و خشن برخورد میکنید این بازتابی از باورهای شماست. مثلاً شاید شما به این باور هستید که همیشه با افراد بد روبرو میشوم و یا دیگر انسان خوب در جهان وجود ندارد و همهی آدمها عصبانی و خشمگین شدهاند و به همین خاطر چنین افرادی سر راه شما قرار میگیرند.
اما اگر برعکس براین باور باشید که همهی افراد٬ خوشاخلاق هستند همیشه افراد خوش برخوردی به پست شما میخورند زیرا جهان هستی باورهای شما را به شما بازتاب میدهد.
آنچه در الان هستید٬ نتیجه فکرهایی است که قبلا میکردهاید.
– بودا
هر فکر و اشتیاقی که نسبت به چیزی داشته باشید جهان بازتاب همان اشتیاق را به سمت شما میفرستد و در زندگی شما به آن شکل میدهد.
یکبار دیگر باور را تعریف میکنیم. باور فکری است که در ذهن شما هزاران بار تکرار شده و به باور تبدیلشده و شما آن را پذیرفتهاید و هرکجا که میروید درباره آن صحبت میکنید مثلاً مدام میگوید دیگر مردم خوب پیدا نمیشود یا در اخبار میشنویم مردم یک شهر ی و قتل انجام میدهند و شما آرامآرام به این باور میرسید که همه مردم بد شدهاند.
شاید برخی اوقات دیگران را نصیحت کنیم و بگوییم پسرم خیلی مراقب باش چون مردم گرگ شدهاند، خیلی حواست را جمع کن. ما خیلی اوقات این باورها را بسته به میزان قدرتی که در ذهن ما دارند فریاد میزنیم.
حال سؤال پیش میآید که من باورهای خود را شناختهام ولی چگونه میتوانم آنها را تغییر دهم؟ باورها باید سالیان سال با من باشند آیا میشود آنها را تغییر دهم؟
باید پاسخ دهیم باورهای ما همانطور که ایجاد شدهاند٬ میتوانند خیلی راحت تغییر کنند و یک باور میتواند برعکس شود و تغییر کند. مثلاً اگر شما بر این باور هستید که من فرد لایقی برای ایجاد یک رابطه نیستم یا فرد لایقی برای ازدواج نیستم٬ همین باورهمانطور که در شما شکل گرفته است همانطور هم میتواند تغییر کند و برعکس شود و شما به این باور برسید که من خیلی فرد لایقی برای ازدواج هستم. در ادامه این موضوع را بیشتر باز میکنیم.
اولین کاری که میتوانیم برای تغییر باور انجام دهیم، ایجاد جملات تأکیدی است. شما هم میتوانید این جملات را بنویسید و هم میتوانید این جملات را بگویید. نکتهای که اینجا وجود دارد این است که شما باید خیلی زیاد این جملات را تکرار کنید تا نتیجه بگیرید.
یعنی برای مثال اگر باور دارم فرد لایقی نیستم باید در روز هزاران بار به خودم بگویم من فرد لایقی هستم و این افکار را هزاران بار در ذهنم تکرار کنم و انتظار نداشته باشم که یک روزه باوری که دارم تغییر کند ولی در حدود چند ماه یا چند روز متوجه نشانههایی از تغییر باورهای خود میشوم. مثلاً کسی به ما میگوید که فرد لایقی هستی و این یک نشانه از تغییر باورهاست.
یکبار دیگر نکات مربوط به باور را تکرار میکنیم اولین نکتهای که بیان کردیم این است که ما باید بتوانیم افکار منفی خود را در رابطه یا در موارد دیگر برعکس کنیم یعنی اگر باور دارید نمیتوانید دوست خوبی پیدا کنید در روز هزار بار به خودتان بگویید من میتوانم دوستان خوبی پیدا کنم و نکتهی بسیار مهم این است که وقتی این حرفها را میزنید٬ احساس خوبی داشته باشید چون اگر احساس خوبی نداشته باشید٬ دقیقا بر روی نبودن دوستان خوب تمرکز دارید.
دومین کاری که میتوانیم برای تغییر باور انجام دهیم این است که افرادی را که همین الآن در شرایطی که ما میخواهیم در آن باشیم هستند را پیدا کنیم و آنها را ببینیم.
شما در کودکی بهطور مداوم پدرو مادر یا یکی از اقوام دیگر مثل دایی ،خاله، پدربزرگ و مادربزرگ خود را میدیدید و او را الگو قرار میدادید و خیلی از باورهای شما از آنها نشات گرفته است.
مثلاً شاید پدربزرگی داشتهاید که برای ن احترام زیادی قائل بوده است پس شما هم به همان باور رسیدهاید که باید به ن احترام بگذارید٬ همانطور که پدربزرگتان به آنها احترام میگذاشته است.
حالا ما هم باید افراد جدیدی را پیدا کنیم که باورهایی که ما میخواهیم را دارند و با همان باورها در حال زندگی هستند و شروع کنیم به الگو گرفتن از آنّها. درواقع ما از آن شخص الگو میگیریم مخصوصاً اگر آن شخص برای ما مهم و دوستداشتنی باشد خیلی زودتر تغییر میکند.
پس ما میتوانیم با الگو قرار دادن دیگران باورمان را تغییر دهیم. برای مثال شما بر این باور هستید که اگر به دیگران خیلی احترام بگذارید آنها پررو میشوند. برای تغییر این باور باید افرادی را پیدا کنید که به دیگران احترام میگذارند و افرادی که اطراف آن شخص هستند همگی با درک هستند و به او احترام متقابل میگذارد.
هرچقدر شما افراد را با چشم خود ببینید راحتتر باورتان تحت تأثیر قرار میگیرد. الگو گرفتن از افرادی که برعکس باور شما را دارند میتواند موجب تغییر باور غلط شما بشود.
یک کار دیگری که میتوانید انجام دهید تا باورهایتان تغییر کنند٬ این است که سرگذشت افرادی را بخوانید که باورهایی را که شما میخواهید در خود بسازید٬ داشتهاند.
این موضوع هم به شما خیلی کمک میکند که باورهایتان را تغییر دهید.
سخنان بزرگان در مورد عشق برای همه ما میتواند سرنوشتساز باشد چون با فکر کردن روی سخنان بزرگان٬ میتوانیم بفهمیم که مسیر عشق را چگونه سپری کنیم. بزرگان برای ما الگوهایی هستند که مسیر را رفته اند و ما الان در جایگاه قبلی آنها هستیم و چه بهتر است که از پندهای این عزیزان استفاده کنیم و زندگی خودمان را بهتر پیش ببریم.
ما در زیر گلچینی از سخنان بزرگان را در مورد عشق آوردهایم که امیدوارم از آنها لذت ببرید و به نظر من بهتر است که به این جملات و سخنان و اشعار٬ به خوبی فکر کنید تا بتوانید سخنان آنها را بهتر درک کنید و در زندگی خودتان از آنها استفاده کنید.
عشق واقعا موضوعی است که همه ما درگیر آن شدهایم و هر شخصی که عاقل و بالغ شده باشد٬ تجربه عشق را در زندگی خود دارد. عشق٬ ما را از خودشیفتگی و خودخواهی رهایی میدهد و ما را به سمت رها بودن میبرد. برای مثال اگر نگاه کنید بچههای کوچک٬ فقط و فقط عاشق خودشان هستند و همه چیز را برای خودشان میخواهند و بعد که بزرگتر شدند عاشق شخصی میشوند و از خودشیفتگی بیرون میآیند. دیگر همیشه به او فکر میکنند و تمام زندگیشان میشود آن شخص.
عشق موضوعی است که جای بحث زیاد دارد و اگر به خوبی در آن جلو برویم ما را به مراتب بالایی میرساند. آقای مولانا در شعر زیر به خوبی این موضوع را گفتهاند:
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست
مصرع اول این شعر به این معنی است که دلیلی که عاشق برای عاشق شدن خود دارد٬ از دلیلهای دیگر جداست و متفاوت است با دلیلهای دیگر. در مصرع دوم میگوید عشق وسیلهای است که ما را به اسرار خدا نزدیک میکند. در مصرع دوم به اسطرلاب اشاره شده٬ اسطرلاب وسیلهای بوده که در قدیم برای ستارهشناسی و نجوم استفاده میشده و وقتی گفته شده٬ اسطرلاب اسرار خدا»٬ یعنی وسیلهای که میتوان توسط آن اسرار خدا را شناخت و این وسیله٬ عشق است. یعنی از طریق عشق ما میتوانیم به اسرار خداوند پی ببریم.
پس عشق مباحث زیادی دارد و فقط و فقط به یک عشق زمینی ختم نمیشود. حالا با ما همراه باشید تا به سراغ سخنان بزرگان در مورد عشق برویم و عشق را بهتر بشناسیم.
زندگی با عشق مستم جرات٬ شهامت و روحی بزرگی است.
– باربارا دی آنجلیس
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
– حافظ
عشق یگانه منبع نیرو و قدرت شماست.
– باربارا دی آنجلیس
در عزل پرتو عمرت به تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
– حافظ
هر چه عشق و شور زندگی بیشتری از خود ابراز کنید برای دیگران نیز بیشتر مقاومتناپذیر خواهید شد و آنها دیگر نخواهند توانست شما را نادیده بگیرند.
– باربارا دی آنجلیس
عشق یکسان ناز درویش و توانگر میکشد
این ترازو سنگ و گوهر را برابر میکشد
– صائب تبریزی
شما این توان را دارید که زندگانی سرشار از عشق و رضایت بیافرینید.
– باربارا دی آنجلیس
تا که عشق در سینهام بیدار شد
از طلب پا تا به سر ایثار شد
این دگر من نیستم٬ من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم
– فروغ فرخزاد
عشق همانند مغناطیسی است که ما را به مبدأ خود جذب میکند.
– باربارا دی آنجلیس
کمک به همگان , عشقی است که به برجستگان کمک میکند راههای سرفرازی را بیابند.
– ارد بزرگ
طریق عشق پر آشوب و فتنه است٬ ای دل
بیفتد آنکه در این راه با شتاب رود
– حافظ
شجاعت٬ مانند عشق از امید تغذیه میکند.
– بناپارت
عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سختترین دلها نیز گاهی هوس شنا در آن را میکنند.
– ارد بزرگ
کسی که در عشق میاندیشد تاجر است نه عاشق!
– فرانسوا لاروشفوکو
زندگی زیباست٬ چشمی باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن
هرکه عشقش در تماشا نقش بست
عینک بدبینی خود را شکست
علت عاشق ز علتها جداست
عشق٬ اسطرلاب اسرار خداست
– مولانا
عاشق هرکه هستی ، با وفاداری به او عشق بورز.
– باربارا دی آنجلس
عشق ما را می کُشد تا دوباره حیاتمان بخشد.
– شکسپیر
هیچچیز نمیتواند بر عشق حکومت کند, بلکه این عشق است که حاکم بر همهچیز است.
– لافونتن
همه زیباییهای بیپیرایه از عشق سرچشمه میگیرند. اما عشق از چه چیز سرچشمه میگیرد؟ عشق از جنس چیست؟ این فرا طبیعی از کدامین طبیعت جاریشده است؟ زیبایی زادهی عشق است. عشق زادهی توجه و اعتناست و توجهای ساده به سادهها . توجهای متواضعانه به هر آنچه که متواضع و بیپیرایه است. توجهای زنده به همهی زندگیها.
– بوبن
بهای عشق چیست بهجز عشق؟
– ماری لولا
شما نمیتوانید با تنفر داشتن از دیگری خودتان را به خدا نزدیکتر کنید, چه معتقد باشید که این خشمی بجاست و یا نه. رابطه میان روح – که شما هستید – و خدا بر اساس عشق است و جایی که عشقی پاک وجود دارد٬ هیچ جایی برای هیچ نوع خشمی وجود ندارد.
– سری هارولد کلمپ
خاموش کن و چندین٬ غمخوارِ مشو آخر
آن نفس که عاشق شد٬ اماره نخواهد شد
– مولانا
موفقیت نیز ناشی از آغاز گری و ابتکار و پشتکار و بیان واضح عشق و محبت عمیق قلبی است.
– آنتونی رابینز
هر چه تعهد خود را نسبت به چیزی بیشتر کنید , عشق و شور و حال بیشتری نسبت به آن چیز در خود احساس خواهید کرد.
– باربارا دی آنجلیس
عشق همچون توفان٬ سرزمین غبار گرفته وجود را پاک میکند و انگیزه رشد و باروری روزافزون میگردد.
– ارد بزرگ
دوست بدارید ولی عشق را به زنجیر٬ تبدیل نکنید.
– جبران خلیل جبران
عشقت را نصیب کی کن که لایق آن باشد نه تشنه آن زیرا هر تشنهای روزی سیراب میشود.
– شکسپیر
ترس از عشق ترس از زندگی است و آنانی که از عشق میگریزند مردگانی بیش نیستند.
– برتراند راسل
اگر طالب زندگی سالم و بالندگی رو باشیم٬ باید به حقیقت عشق بورزیم.
– اسکات پک
از عشق و جاذبه جسمانی خود بپرسید: چرا میخواهی او را در کنار داشته باشی؟ چرا میخواهی با او همبستر شوی؟ سپس به زبان حال دل خود گوش دهید تا پاسخ را بیابید. خواهید دید که ندای کوچکی در اعماق قلبتان پاسخ خواهد داد: تا با او یکی بشوم و به یگانگی و وحدت وجود آغازین خود بازگردم.
– باربارا دی آنجلیس
عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی.
– اسکات پک
تمامی آنچه بهراستی اهمیت دارد همین لحظه است . تنها این عشق است که مهم است.
سخنان بزرگان در مورد ازدواج٬ سخنانی است که میتوانیم از آنها در زندگی خود بسیار استفاده کنیم و این سخنان حکیمانه به شخصه در زندگی خود من بسیار تاثیرگذار بوده است و همیشه آگاهیهای بسیار خوبی از آنها گرفتهام.
بزرگان بهترین الگوی ما میتوانند باشند و به دلیل اینکه در زندگیهای خود توانستهاند تاثیرگذار باشند٬ ما نیز میتوانیم با الگو گرفتن از این بزرگان٬ زندگیهای شخصی و اجتماعی خودمان را ارتقا بدهیم.
یک جمله قشنگی هست که میگوید: چرخ را از نو اختراع نکن ». این جمله به ما میگوید که چرا ما باید از نو تجربه کنیم و چرا نباید از تجربه دیگران استفاده کنیم؟ و به نظر من این جمله بسیار قشنگ است و بسیار می تواند به ما کمک کند. اگر ما فرد باهوشی باشیم از تجربه دیگران استفاده می کنیم و چه کسی بهتر از بزرگان؟
از طرفی دیگر ازدواج مقوله بسیار مهمی است و چقدر خوب است که ما در بحث ازدواج از تجربیات این بزرگان استفاده کنیم تا بیشترین سود را از زندگی خودمان ببریم.
در این مقاله نیز ما میخواهیم گلچینی از این سخنان بزرگان را در مورد ازدواج با هم بخوانیم و به نظر من بهتر است هنگام مطالعه این سخنان حکیمانه٬ به صورت عمیق به روی این جملات٬ فکر کنیم تا بهترین استفاده را از این سخنان ببریم.
زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد و مرد عاقل اجازه می دهد که زنش او را تربیت کند.
– مارک تواین
در سه کار نباید عجله کرد در تولد، در ازدواج و در مرگ.
– کانت
ازدواج حقه سربسته ای است که کلید حل آن را زن و شوهر هردو دارند.
– پرسی شلی
آفت ازدواج قبل از آن تردید است و بعد از آن خودخواهی.
– ژول ورن
ازدواج قانون و ناموس طبیعت است.
– هگل
کسانی که ازدواج را سرسری می انگارند عمرو زندگی را باخته اند.
– تولستوی
ازدواج قله ای است که اوج آن سعادت است و همه هم به قله نمی رسند.
– مولیر
همه اولیاء وانبیاء وفلاسفه و ادبا و عرفا ازدواج را ستوده و آنرا تعریف کرده اند.
– نیکلا کپرنیک
ازدوج چیزی عجیب است. گاه شیران را روباه و گاه رویاهان را شیر می کند.
– رابله
تا ازدواج نباشد نسل نیست و تا نسل نباشد بشریتی نخواهد بود.
– هاینریش هاینه
آن که خانواده دیگری را به خاطر خانواده خویش از بین می برد، به خاطر خانواده دیگر هم از بین می رود.
– چرچیل
بشر موجودی است اجتماعی و ازدواج عالی ترین وسیله ایجاد اجتماع است.
– گالیله
همه میتوانند پدر باشند اما پدر خوب بودن شرط است.
– الکساندر پوشکین
با مصلحت دیگران ازدواج کردن، در جهنم زیستن است.
– آرتور شوپنهاور
اگر خانواده ها فقط تفاهم را به فرزندانِ خود یاد میدادند، دنیا بهشت می شد.
– سقراط
دقت هر کس از نوع ازدواج او مشخص میشود.
– آرتور توسکانینی
ازدواج یعنی درآمیختن دو زندگی متفاوت برای همیشه.
– شارل دولینه
بنای ازدواج بر دو اصل استوار است،محبت و صداقت.
– گابریل مارسیا مارکز
مشکل ترین قضاوت ها،در اختلافات زن و شوهر است.
– آندره موروا
به وسیله ازدواج از خدا روزی طلب کنید.
– حضرت محمد (ع)
کسی را که دوست داری آزادش بگذار ، اگر قسمت تو باشد برمی گردد وگرنه بدان که از اول مال تو نبوده است.
– شکسپیر
هرگز فرصت گفتن دوستت دارم » را از دست مده .
– براون
زن و شوهر یک سال بعد از ازدواج به زیبایی صورت یکدیگر فکر نمی کنند، بلکه هر دو متوجه اخلاق و رفتار هم میشوند.
– اسمای
هر انتخابی که می کنید به آن پایبند باشید .
– باربارا دی آنجلیس
به دنبال نکات مثبت و نقاط قوت دیگران باشید تا آن ها را پیدا کنید. آن گاه دیگر بیست دقیقه با او باشید یا بیست سال تفاوتی نخواهد داشت زمانی را که در این حال سپری کنید ، با عشق سپری می شود زیرا در تمام طول این مدت شما در جست و جوی همین عشق بودید و همین عشق بود که بدان دست می یافتید.
– باربارا دی آنجلیس
کودکان برای شاد بودن ، بیش از هر چیزی به گفتگو با ما نیاز دارند .
– حکیم ارد بزرگ
انسان بر اثر نداشتن حوصله کارش به طلاق می کشد و بر اثر نداشتن حافظه دوباره ازدواج می کند.
– مارسل گرانشو
عشق واقعی از روح شما نشات می گیرد، این نوع از عشقِ ناب هنگامی که خود را در دل و جان دیگری می یابید شکل می گیرد و پیوند اعجاز گونه این دو را به جشن و سرور می نشیند.
– باربارا دی آنجلیس
یک خانواده خوشحال چیزی جز یک بهشت زود رس نیست.
– برنارد شاو
عشق ماندگار هرگز بر جاذبه ی جسمانی میان شما و معشوق که همواره در حال تغییر است متکی نیست.
– باربارا دی آنجلیس
عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی.
– اسکات پک
برای من بزرگترین مستله دو جانبه در زندگی این است که عاشق کسی باشم که عاشقانه دوستم دارد!
– ماریا شراسود
کسانی که ازدواج کرده اند، خود را ناراضی نشان می دهند و می گویند بد است.زیرا می خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت برخوردار شوند.
– دیزراییلی
داشتن یا بدست آوردن کسی آنقدر ها مهم نیست، آنچه مهم است این است که عاشقانه یکدیگر را دوست داشته باشند.
– اوا اسی دبرگ
کلمه ” نه ” در زبان یک زن به معنی جواب منفی نیست.
– سر فیلیپا سیدنی
تنها با عشق میان دلهای شماست که عشق میان شما عمق و استحکام واقعی خود را نشان خواهد داد.
– باربارا دی آنجلیس
زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از ن هستند که نمیتوانند خود را زیبا جلوه دهند.
– جورج برنارد شاو
حرف تو که میشود من ، چه ناشیانه ادعای بی تفاوتی می کنم!!
– ریچارد براتیگان
دوست داشته شدن از سوی کسی که دوستش داری آن حس و حالی است که در واژهِ عام و عادی خوشبختی » نمی گنجد.
– محمود دولت آبادی
ن به طور طبیعی به مرد اعتماد می کنند، به خاطر غرورِ قابل عفوشان، ساده لوحند و احساسشان این است که دلیل حیات و وجودشان این است که بدون رعایت احتیاط، خود را به یک حامی بسپارند و همواره گرایش دارند نیاز به یک حامی را با نیاز به عشق اشتباه بگیرند!
جملات بزرگان و حکیمان در مورد کتاب میتواند برای افرادی که اهل مطالعه هستند، مفید باشد. قطعا شمایی که در حال مطالعه این مقاله هستید، یکی از این افراد هستید؛ یعنی افرادی که اهل مطالعه هستند. سخنان بزرگان در مورد کتاب یک گنج است، چون این بزرگان هر کدام کولهباری از تجربیات ناب را دارند و با خواندن این جملات، ما هم از این تجربیات استفاده خواهیم کرد.
ما در این مقاله برای شما گلچینی از بهترین سخنان بزرگان در مورد کتاب را آوردهایم و سعی کردیم که از انبوه جملات و متنها در مورد کتاب، چکیدهای از بهترینها را برای شما جمعآوری کنیم. امیدوارم که از خواندن این مقاله و این جملات لذت ببرید و این متنها بتواند برای شما تاثیرگذار باشد. اگر در انتهای مقاله نظر خودتان را با ما درمیان بگذارید، از شما بیاندازه سپاسگذار میشویم.
بزرگترین سخن بزرگان را از کتاب » بشنوید.
محمد حجازی
یک کتاب خوب، یک همدم همیشگی است.
خسرو سینایی
کتابهای خوب را اول بخوانید وگرنه فردا فرصت خواندن آن را پیدا نخواهید کرد.
ثورو
دانشگاه واقعی، جایی است که مجوعهای از کتابها در آن گردآوری شده باشد.
کارلایل
اگر دست به قلم بودید، متوجه میشدید که یک کتاب با چه خون دلی به دست شما میرسد.
رنو
خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی داشته باشد، یا کتابهای بسیار خوب و یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
ویکتور هوگو
یک ساعت عمر گذشته را نمیتوان بازگرداند اما با چند سکهی ناچیز میتوان تجارب تمام عمر بزرگترین افراد عالم را تصاحب کرد.
منتسکیو
کتاب آسمانی ما قرآن »، جدا از جنبه تقدس، از باارزشترین شاهکارهای ادبی جهان است.
سهراب سپهری
یک کتاب وقتی خوب است که ما را به راه اصلی زندگی هدایت کند.
خسرو سینایی
یک جامعه وقتی سعادت و فرزانگی پیدا میکند که مطالعه کتاب، کار روزانهاش باشد.
سقراط
کتابهای زیادی مطالعه کنید تا متوجه شوید که هیچ چیزی نمیدانید!
منتسکیو
کتاب، بعد از فکر کردن، بهترین دوست زندگی است؛ اگر بد باشد هیچ نمیارزد و اگر خوب باشد، از ارزندهترین چیزهاست.
مادام استاهل
خواندن کتابهای خوب و باارزش، مانند گفتمان با بهترین ذهنهای قرنهای گذشته است.
دکارت
ما معتقدیم به جای اینکه اجازه دهیم کتابها دور از چشم مردم و پشت نردههای آهنی بپوسند، بهتر است که بگذاریم با خواندن از بین بروند.
ژول ورن
بعضی از کتابها برای چشیدن و برخی برای بلعیدن هستند و معدودی را باید درست جوید و کاملا هضم کرد.
بیکن
لباس قدیمیات را بپوش و کتاب جدیدی بخر.
فیلپس
هر کتاب آتش زده، گیتی را روشن میسازد.
امرسون
اغلب کتابهای خوب به قیمتهای ارزان فروخته میشود.
لرد آویبوری
چقدر خوب است زندگی کردن در کنار مردمی که کتاب میخوانند.
ریلکه
دوستان یک رنگی دارم که شب و روز خود را با آنان میگذرانم و سیر نمیشوم، این دوستان کتابهای من هستند.
پترارک
کتابی را که میتوانید امروز بخوانید، به هیچ عنوان تا فردا کنار نگذارید.
جکسون
مطالعهی کتابهای خوب، تفکر در اسرار حیات و مصاحبه با دوستان اهل دل است.
روسکین
کتاب خوب هدیهای است که میتوانید آن را بارها و بارها باز کنید.
گریسون کلیور
اگر کتابی ارزش خواندن را داشته باشد پس حتما ارزش خریدن را نیز دارد.
دوژن راسکِن
تو در یک شب این کتاب را میخوانی و من موهایم را پای نوشتن این کتاب سفید کردهام.
سوئه
در دنیا لذتی که با کتاب خواندن برابری کند، وجود ندارد.
مونتسکیو
برای خواندن یک کتاب و فهمیدن و درک کردن آن، پول مختصر و وقت زیاد لازم است.
لرد آویبوری
اگر در کشور ما هر خانوادهای میتوانست کتابخانه کوچکی داشته باشد، زندگی اجتماعی ما منقلب میگردید.
اوریزن ماردن
کتابهایی که میخوانید، نباید به جای شما فکر کنند بلکه باید شما را به فکر کردن وا دارند.
جیمز مک واش
آن نقطه خاموشی در حرف نمیگنجد
بر طاق فراموشی بگذار کتاب اول
صائب تبریزی
شرط خواندن کتاب خوب، نخواندن کتاب بد است. زیرا زندگی کوتاه است و فرصت و توان محدود!
آرتور شوپنهاور
به کتاب روی آورید و هیچگاه به آسایش و تن آسایی خو مگیرید که آسودن تشبیه به مردگان است، نه عادت زندگان.
شاه تهماسب
خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد: یا کتابهای بسیار خوب و یا دوستانی که اهل کتاب خواندن باشند.
ویکتور هوگو
کیفیت زندگی شما را دو چیز تعیین میکند: مجموعه کتابهایی که میخوانید و مجموعه افرادی که ملاقات میکنید.
مک لوهان
کتاب آسمانی ما یعنی قرآن، صرف نظر از جنبهی تقدس آن؛ یکی از باارزشترین شاهکارهای ادبی جهان است.
سهراب سپهری
گفتند که در هیچ کتابی ننوشتند
هر مسئله عشق کز ایشان طلبیدم
وحشی بافقی
کتاب خواندن، فکر کردن با ذهنی دیگر است.
آرتور شوپنهاور
مردم نمیدانند که چطور ممکن است تمام زندگی انسان، فقط با یک کتاب تغییر کند.
مالکوم ایکس
منبع: دوستان خوب
پس باید بدانیم زبان بدن چیست؟ زبان بدن یا تنگفت به مجموعه ی رفتارهای غیرکلامی و فیزیکی اطلاق می شود که در آن فرد بدون صحبت کردن قادر به انتقال پیام و برقراری ارتباط با دیگران است.
یادگیری تکنیکهای زبان بدن باعث می شود که ما در ارتباطات غیر کلامی خود که بخش عمدهای از ارتباطات ما را تشکیل میدهند توانمندتر شویم و با استفاده بهینه از این تکنیک های زبان بدن می توانیم در ارتباطات و مذاکرات خود بهتر بدرخشیم.
در این مقاله در مورد اهمیت زبان بدن بیشتر صحبت خواهیم کرد و همچنین تکنیک هایی را بیان میکنیم که بتوانید با استفاده از آنها زبان بدن بسیار خوبی داشته باشید…
فواید زبان بدن
زبان بدن میتواند بهخوبی احساسی را انتقال داده یا معنای کلامی را تغییر دهد. هرگز اظهار دوستی و علاقه فردی درحالی که اخم کرده و ترشرویی نشان میدهد، قابلقبول نیست پس باید یاد گرفت چگونه زبان بدن را در زندگی روزمره وارد کرد.
شاید برای اکثر ما مصداق ارتباط برقرار کردن، گفتار و به عبارتی حرف زدن باشد ولی باید بدانید بیشتر ارتباط بین افراد از طریق زبان بدن است. در واقع بیش از 90 درصد آنچه شما به طرف مقابلتان انتقال میدهید از طریق حرکات غیرکلامی و به عبارتی زبان بدن شماست و تنها حدود 10 درصد منظور شما از طریق گفتار و کلامتان منتقل میشود. زبان بدن میتواند گویای وضعیت درونی فرد باشد. برای مثال میتواند خشم، خستگی، وضعیت آرام، گیجی و دیگر نشانهها را نشان دهد.
زبان بدن در واقع شامل تمام حرکات شماست. از حالتها و حرکات صورت شما گرفته تا تماس چشمی، ژستها، مدل ایستادن و…. معمولاً شناخت درست زبان بدن میتواند کاری بسیار دقیق و ظریف باشد اما شما میتوانید به راحتی با آشنایی با چند حرکت رایج با اصول زبان بدن آشنا شوید، هر کدام از این نشانهها میتواند بیش از هزاران کلمه گویا باشد.
باید بدانید معنی دست دادن خیلی فراتر از سلام گفتن، از دیدن شما خوشبختم و… است. مهمترین بخش در دست دادن، تماس کف دست شما با دست طرف مقابل است و میتوان گفت این حرکت ساده خیلی بیشتر از یک تماس است، تماس کف دستهای شما نیت درست شما را نشان میدهد و اینکه نسبت به این رابطه حالت تدافعی ندارید و نوع تعامل شما کاملاً صمیمانه و بدون هیچ گونه تهدیدی است.
زبان بدن مردان
معمولا زبان بدن مردان و ن شبیه به هم است اما قاعدتا یکسری تفاوت ها دارد. باید توجه داشت در مواردی که جنسیت مطرح است این موضوع می تواند مورد توجه قرار گیرد اما در حالات دیگر رفتارهای بدنی مردان و ن شبیه همدیگر است.
زبان بدن ن
با توجه به اینکه خانم ها احساساتی تر هستند زبان بدن ن نیز می تواند موضوعی گسترده تر از زبان بدن مردان باشد. در واقع زبان بدن در شرایطی که شخص در حالت عادی قرار دارد نمی تواند مستند باشد. اما هر قدر احساسات و حالات مختلف روحی و روانی متفاوتی با شرایط عادی فرد اتفاق بیافتد رفتارها و حالات بدنی فرد می تواند نشانه ای قابل مستند از درون آن باشد.
چند نمونه از زبان بدن در ارتباطات روزانه افراد
دست دادن
این حرکت یعنی دست دادن افراد با یکدیگر از مهمترین موارد زبان بدن است.
باید دقت داشته باشید نوع ایستادن شما نحوه سلام و نوع برخورد و حتی میزان فشار دست ها همگی موثر هستند.
اگر شانه ها را پایین بکشید و مستقیم در صورت فرد مقابل نگاه نکنید و یا در هنگام فشار دست به اصطلاح شل دست دهید این مفهموم به فرد القا میشود که شما تمایلی برای ایجاد ارتباط بیشتر با او را ندارید.
اما اگر محکم باستید و شانه را عقب کشیده به صورت و چشمهای فرد مقابل نگاه کنید و در حین حال شما زودتر دستها به سمت او دراز کنید و محکم فشار دهید این مفهوم به ذهن فرد القا میشود که شما از ارتباط با اون خرسند هستید و قصد همکاری و ادامه ارتباط با او را دارید.
نفس کشیدن
زبان بدن مرتبط با نفس کشیدن و الگوهای تنفسی می تواند نشانه ای از وضعیت خلقی و فکری فرد باشد. به همین علت ارتباط بین زبان بدن و تنفس اغلب در موضوعاتی مانند ملاقات های کاری و سمینارها مورد توجه است. در کل نفس های عمیق تر که در آن از دیافراگم و شکم استفاده می شود اغلب نشان از حالت آرام و اعتماد به نفس دارند. در مقابل نفس های سطحی و خیلی سریع اغلب به عنوان وضعیت عصبی و نگرانی معنی خواهند شد.
برخی از متخصصین تجارت پیشنهاد می دهند روی الگوی تنفسی فرد دقت داشته باشید تا بتوانید متوجه میزان درک متقابل او از شرایط شوید.
طرز ایستادن
اگر ایستاده با فردی در حال گفتگو هستید یا اینکه تنها شنونده ی صحبت های او هستید باید بدانید که نحوه ایستادن شما حرفهای زیادی میزند. در گفتگوهای روزمره یا صحبتهای کاری یا حتی در مشاجرهها و بگومگو های عمومی طرز ایستادن شما از اهمیتی بالایی برخوردار است.
به عنوان مثال اگر با همکار خود در حال گفتگو هستید باید به این نکته توجه کنید که فرد مقابل تمام حرکات شما را زیر نظر دارد اگر میخواید به او بفهمانید که دیرتان شده کافی است به ساعت نگاه کنید گاهی برگردید پشت سرتان را نگاه کنید و وانمود کنید کسی منتظر شما است.
برعکس اگر از هم صبحتی با او و گوش دادن به صحبتهای او راضی هستید با تکان دادن سر به علامت تایید حرف های او میتوانید زمان گفتگو را به نفع خودتان افزایش دهید. اگر حرفهای فرد شما را خسته کرده یا حرفهای او را تاییدی نمیکنید و فکر میکنید اشتباه میکند کافی است دستها را روی کمر قرار دهید و با ابروهای و حالتهای صورت مانند لبخندهای ریز به او نشان دهید صحبتهایش اشتباه است.
خوب است بدانید نحوه ارتباط غیر کلامی از مکانی به مکان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت است. در جلسات مهم کاری نوع رفتار بدن شما از اهمیت بالایی برخوردار است پس باید مراقب باشید اشتباه نکنید.
کاربرد زبان بدن در زندگی روزمره
بادی لنگویج به عنوان عاملی مهم در ارتباطات می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در ارتباطات روزمره، کار و فعالیت ها، تربیت فرزند، ارتباط با همسر و … می توان از بادی لنگویج بهره برد. این موضوع بخصوص برای افرادی که در بیان احساسات خود مشکل دارند می تواند بسیار موثر باشد. به همین جهت تسلط و آموزش زبان بدن امری ضروری بنظر می رسد. در زیر به برخی از این موارد اشاره شده است:
تشخیص درغگویی و صداقت فرد
تشخیص استرس، اضطراب، هیجان و ترس
تشخیص حس اشخاص نسبت به خود
پیشبینی موضع، رفتار و تصمیمات افراد
و ده ها مورد دیگر …
چگونه از حالتهای صورت و بدن کسی بفهمیم وی دروغ میگوید؟
تشخیص این امر کار دشواری است و نیاز به تخصص ویژهای در این خصوص دارد زیرا بسیاری از حالاتی که یک فرد دروغ گو از خود بروز میدهد مانند اضطراب، استرس، عرق کردن، تغییر مردمک چشم و… را میتوان در سایر افراد ببینیم به همین دلیل باید به زبان بدن فرد و رفتارهای حرکتی که انجام میدهد توجه بکنیم در این شرایط هم نمیتوان صد در صد بر اساس زبان بدن فرد، به دروغگو بودن فردی اذعان داشته باشیم و تنها میتوانیم احتمال دهیم او دورغ میگوید و بعد به دنبال شواهد قطعیتری در باشیم.
حرکت مردمک چشم
کسی که دروغ میگوید چشمانش را جمع میکند به فرد مقابل نگاه نمی کند و به اصطلاح نگاهش را می علاوه بر این اگر به چشمان او نگاه کنید عموما بالا سمت چپ یا سمت راست را نگاه میکنند زیاد پلک میزنند که البته دلیل آن اضطراب ناشی از استرس و بالا رفتن ضربان قلب است. کسی که دروغ می گوید نمیتواند یک جا بند شود خودش را روی صندلی جابهجا میکند گاهی خودش را به عقب میکشد تا از شما دور باشد.
کسی که دروغ میگوید در حرف زدن ثبات ندارد یعنی گاهی تند حرف مییزند گاهی آهسته و با مکث، دلیل این کار فکر کردن برای مقدمه چینی و یافتن کلماتی برای گمراه کردن شما است.
درباره این سایت